Thursday 16 August 2012

مهاجرانی

    آقای مهاجرانی متنی نوشته اند اینجا در باب ابنکه چرا لندن برایش مرحله گذار نیست . وقتی خوندم بهش حسودیم شد. که خوش  به حالش زندگی براش چه آسون شده وقتی میدونه جایی که زندگی می کنه گذرا نیست. به خودم فکر میکنم. اگه میدونستم اینجا جای  موندنه، برام خیلی چیزا آسون میشد!  کمه کم،   دو ماه دیگه که قرارداد موبایلم تموم میشه، میرفتم یه بلند مدت ترش رو میگرفتم. اونجوری  برام ارزون تر میشد... به دلایلی که لندن رو دوست داره فکر میکنم؛ چه دلایل روشنفکرانه ای! من هم انگلیس رو دوست دارم. ... اینجا اولین بار فهمیدم چقدر خودم رو نمیشناسم. انقدر که تو ایران امتال من تعداد انتخاب هاشون کمه! تو محیطی که من بزرگ شده بودم یه چیزی بود به نام روتین زندگی. دیپلم میگیری. دانشگاه میری. سر کار میری. عاشق میشی.  شوهرمیکنی. میری سر خونه زندگی خودت ...بده؛ اما من اینجا تازه یاد گرفتم که تو زندگی هیچ روتینی وجود نداره! تویی که باید زندگیت رو بسازی .  اینجا، تو این 4 سال یاد گرفتم که خیلی وقته دنیا قببله ای زندگی نمیکنه! قرار نیست خاله و دایی و عمه و عمو برام تعیین کنن چی درسته! همونطور که آخرش حق ندارم اونا رو مقصر یا حتی موثر بدونم! ... باورش سخته اما من توهمین انگلیس که به گرونی معروفه تنها دوران استقلال مالیم رو تجربه کردم! ...  من تو شهری از انگلیس زندگی میکنم که به نا امنی و به اصطلاح بی کلاسی معروفه! تازه به لطف هنرنمایی های آقایان و اوضاع بد ارز، تو منطقه ای زندگی میکنم که شهرت خوبی  نداره! اینجا بهم یاد داد  حریم خصوصی یعنی چی! تجاوز یعنی چی! تو ایران برا من متلک پسرا، ترمز ماشین های عبوری، زل زدن ها و خیلی چیزهای دیگه عادی شده بود 

الان که فکر میکنم، انگلیس یه دنیا چیز بهم یاد داد! تو این 4 سال یاد گرفتم جنرالایز نکنم! حتی در مورد فرهنگ ایرانی! انقدر که ایرانی های متفاوت دیدم. یه بار یکی نوشته بود ما ملت شقه شقه شده ای هستیم! راس میگفته! اگه ایران بودم هیچ وقت شانس این رو نداشتم که یه چشمه از زندگی پناهنده های ایرانی رو ببینم! امکان نداشت به خونه ی یک معلول 80 درصدی جنگ رفت و آمد  داشته باشم!  امکان نداشت ایرانی هایی رو از نزدیک بشناسم که هنوز برا ابتدایی ترین امور زندگیشون به مراجع استناد میکنن!اگه اومدنم از ایران نبود احتمالا هیچ وقت نمی فهمیدم چقدراز زوج های ایرانی در امور جنسی بی اطلاع هستن!  اینجا  زوج ایرانی ای رو دیدم که  آقای همسر نمی دونه خانومش هیچ  وقت تو رختخواب حالش خوب نیست ... همه ی این گروه ها تو ایران هستن. اما هر گروه از اون یکی فاصله داره

انگلیس یه من خیلی چیز داده. اما چرا من نمیتونم اینجا رو خونه ام بدونم! ... چه جوریه که مهاجرانی میتونه اما من هنوز خونه ام رو ایران میدونم